شهید رحیم فعال مسکین

زندگی نامه

جانباز شهید سرتیپ پاسدار رحیم فعال مسکین، از فعالان انقلاب اسلامی بود که در مبارزه ای بی امان با عناصر ضد انقلاب به درجه جانبازی می رسد. سپس در نیروی انتظامی استخدام شده و نهم خرداد سال ۸۳ که به عنوان فرمانده نیروی انتظامی استان قزوین، به امدادرسانی زلزله زدگان قزوین و ارتفاعات الموت می رود، او در این ماموریت با انفجار چرخبال و در اثر سوختگی شدید نزد پروردگارش می شتابد.

رحیم فعال مسکین در سال ۱۳۳۹ در شهرستان ارومیه در دامان خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود.
دوران انقلاب اسلامی همزمان با دوران نوجوانی او بود اما شهید رحیم فعال با درکی والا که از انقلاب و امام داشت، همگام با مردم ارومیه در تظاهرات شرکت می کرد و در جلسات آنها حضوری فعال داشت.
با آغاز انقلاب شکوهمند اسلامی با تلاش مخلصانه در صحنه های مبارزات مردم ارومیه با رژیم ستمشاهی حضور پیدا کرد و با به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی به صف پاسداران انقلاب اسلامی پیوست.
بسیار شجاع و دلاور مردی تاریخی بود که در صحنه های پرخاطره دفاع از انقلاب، حماسه ها آفریده بود. او که همیشه بخاطر عشق به انقلاب و امام جانفشانی می کرد، در مبارزه ای بی امان با ضدانقلابیون در شهرستان پیرانشهر به افتخار جانبازی نائل آمده بود.
با علاقه و استعدادی که داشت، تحصیلاتش را تا کارشناسی ارشد علوم و فنون نظامی ادامه می دهد و بخاطر هوش و درایت بالایش، عهده دار مسئولیتهای مختلفی در نیروی انتظامی می شود. همانند رئیس کمیته انقلاب اسلامی آذربایجان غربی، رئیس بازرسی فرمانده انتظامی استان آذربایجان غربی و جانشین فرماندهی انتظامی استانهای اردبیل، اصفهان و فارس …

سردار رشید اسلام شهید سرتیپ فعال، در دوران مسؤولیتش در سمت جانشین فرماندهی انتظامی استان فارس،‌ خدمات ارزنده و بی شائبه ای در زمینه های مختلف انجام داده است. همچنین همکاری و نظارت ایشان در مراحل ساخت مجتمع انتظامی نیز شایان ذکر است.
در مسؤولیتهای خود همواره سربازی سختکوش، شجاع و نسبت به زیردستان مهربان و رئوف بود. رنج دوری از زادگاه خود را به قصد قرب الی ا… به خود هموار ساخت و راهی استانهای اردبیل، اصفهان، فارس و قزوین شد، او برای تمام مردم این استانها، چهره ای آشنا، دلسوز و فداکار بود.
سال ۶۱ امر مقدس ازدواج را بجای آورده و ما حصل این امر ۲ فرزند پسر و ۱ دختر بود.

سیمای مصمم این سردار دلاور اسلام نشان از حمایت، تعهد و ایمان ایشان داشت. سردار فعال سال۸۳ با نظر فرمانده وقت نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به سمت فرمانده انتظامی استان قزوین منصوب شد. تنها یک هفته بود که به عنوان فرمانده نیروی انتظامی استان قزوین، در قزوین فعالیت می کرد که زلزله ای در قزوین رخ می دهد، شهید رحیم فعال همراه چند تن از همکارانش، روز نهم خرداد سال ۸۳ به امدادرسانی زلزله زدگان قزوین و ارتفاعات الموت ماموریت می روند که در این ماموریت بر اثر سانحه هوایی با قلبی مالامال از عشق به معبود دعوت حق را لبیک گفت و به یاران شهیدش می پیوندد. سانحه ای هوایی در ارتفاعات الموت قزوین که هیچگاه از خاطر کسی فراموش نخواهد شد، شهید رحیم فعال سوار بر چرخبال بر فراز ارتفاعات الموت برای امداد رسانی می رود اما با انفجار این چرخبال، در اثر سوختگی شدید و با تنی سوخته اما با دو بال زیبای الهی، سوی معبود خود رهسپار می شود که تا ابد در کنار او در آرامش باشد.
پیکر پاکش طی مراسم باشکوهی در ارومیه تشییع و در کنار سایر شهدای عزیز آرام گرفت.
روحش شاد و یادش گرامی باد

وصیت نامه

بسم الله الرحمن الرحیم
اینجانب رحیم فعال مسکین ، پاسدار کمیته انقلاب اسلامی که همواره آرزوی شرکت در نبرد حق علیه باطل را داشتم و از خدا می خواستم مرگم را شهادت قرار بدهد در هر حال می خواهم بنده روسیاه و گناهکارش را ببخشد . از همه برادران و همکاران که مدتی با هم بودیم می خواهم مرا حلال نمایند اگر کسی حقی در بنده دارد حتماً از خانواده ام دریافت نماید از همه شما می خواهم پیرو اسلام فقاهتی و امام بزرگوار باشید و در صحنه های جنگ شرکت کنید امکان دارد دیگر چنین فرصتی پیش نیاید . از همه فامیل ها و بستگان و قوم و خویشان حلایت می طلبم و از این که نتوانستم در طول حیاتم حق آن ها را اداء نمایم عذر می خواهم . به خانواده خود و خانواده زوجه ام سفارش می کنم از خانواده من یاد کنند و از همگی آنان حلالیت می طلبم از این که فرصت زیادی نبود همه را با نام یاد کنم عذر می خواهم و اما همسرم ، ای که چون برادری استوار در فراز و نشیب ها و لحظات بحرانی یار و یاور من بودی امیدوارم در نبودن من خیلی ناراحت نشوی از این که در زندگی پر مهر خود سرمایه ای نداشتم که حق تو را اداء نمایم ؟؟؟ که مرگ در مکتب مان نیستی نیست بلکه ادامه حیات و حیات جاودانه است خداوندا سپاسگزارم که بر من نعمت داشتن زوجه ی خوب و داشتن اولاد را ارزانی داشتی فرزندانم علی و فاطمه را به دست تو می سپارم و همگی تان را به خداوند متعال این دو میوه و حاصل و عمر و غنچه زندگی من هستند سفارش می کنم چنان که معلمی خوب برای همه در تربیت اسلامی آن ها هم کوشش کن و از شیطان های رنگارنگ مواظبتشان کن . من از بچه هایم که بچه خوبی هستند سیر نمی شوم اما باید الطاف خداوند را جایگزین مهر پدری و فرزندی کرد . در آخر باز از خداوند متعال عاجزانه درخواست عفو و بخشش دارم و همگیتان را به خدا می سپارم .
والسلام
به تاریخ بیست و یکم اردیبهشت سال شصت و شش .
۲۱/۲/۱۳۶۶

مطالب مرتبط ...

پربیننده ها ...