زندگی نامه
فرمانده شهید «فتح الله سلطان بیگی» در سال ۱۳۱۷ در قریه «چورس» دیده به جهان گشود. بعد از اتمام دوره دبیرستان، جهت حفظ و حراست از کشورش وارد دانشکده افسری شده و در رشته علوم و فنون نظامی مشغول تحصیل شد. دوران اوجگیری انقلاب، جهت سرنگونی رژیم منفور پهلوی، گوش به فرمان امام و رهبرش داشت. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هم در مقابله با عمال استکبار جهانی در منطقه ماکو به اسارت درآمد، ولی چون کوه استوار و محکم ایستاد و سرانجام در بیست و یکم خرداد ماه سال ۱۳۵۹ به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
شهید «فتح الله سلطان بیگی» در بیست و دوم فروردین سال ۱۳۱۷ در قریه چورس از توابع شهرستان چایپاره در خانواده ای مذهبی و معتقد به شرع مقدس اسلام دیده به جهان گشود.
دوره ابتدایی را با موفقیت، در زادگاهش به پایان رساند و همزمان از پدر بزرگوارش اصول و قواعد قرآن را فرا گرفت. دوره دبیرستان را در شهرستان خوی با موفقیت به پایان رساند و در سال ۱۳۳۷ به سبب عشق و علاقه ای که به میهن داشت جهت حفظ و حراست از آن وارد دانشکده افسری شد و در نقاط مختلف کشورمان خدمات ارزنده ای انجام داد. در دانشکده افسری تا پایان دوره کارشناسی در رشته علوم و فنون نظامی ادامه تحصیل داد و به عنوان سرهنگ دوم ژاندارمری فعالیت می کرد.
او همواره در فکر افراد مستضعف و محروم بود و از هیچ کوششی در جهت خدمت به آنها دریغ نمی کرد. وی هنگام خدمت در اشنویه، به یاری خانواده بی سرپرستی شتافت و با تلاش و پیگیری فراوان برای آنها هزینه امرار معاش و منزل مسکونی تهیه و چند کودک بی سرپرست را از آوارگی نجات داد.
شهید بزرگوار در انجام واجبات دینی و ترک محرمات خیلی دقیق و حساس بود و از عاشقان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و پیرو واقعی ولی فقیه و دلی سرشار از عشق به امام راحل داشت.
در دوران اوجگیری انقلاب اسلامی به رهبری امام (ره) با امت به پا خاسته جهت سرنگونی رژیم منفور پهلوی همگام و گوش به فرمان امام و رهبرش داشت. این مرد خدا حاضر نبود بنشیند و ببیند حریم اسلام و قرآن مورد تجاوز قرار گرفته، لذا برای دفع تجاوز حاضر بود از جان خود بگذرد. مناطق کردنشین که محل تاخت و تاز اشرار و ضد انقلابیون قرار گرفته بود، شاهد رشادت ها و شجاعت های اوست چرا که در پاکسازی این مناطق از وجود اشرار و ضد انقلابیون نقش موثری داشت.
این سالک راه امام حسین (ع) در آخرین وداعش با خانواده غسل شهادت کرد و ضمن توصیه به تقوی و پرهیزگاری، راهی میدان نبرد شد و در مقابله با عمال استکبار جهانی در منطقه ماکو همراه فرمانده سپاه پاسداران و یکی از همرزمانش به اسارت درآمدند، ولی چون کوه استوار و محکم ایستاد تا اینکه بعد از رشادتها و تحمل شکنجه ها و سختی های بسیار در بیست و یکم خرداد ماه سال ۱۳۵۹توسط نیروهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در ماکو در اثر اصابت گلوله ندای حق را لبیک گفته و به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
روحش شاد و یادش گرامی
