شهید قنبر جعفر پور

زندگی نامه

شهید قنبر جعفرپور متولد سال ۱۳۳۹ و شیفته و پاکباز مولا علی (ع) بود. آخرین فعالیتش را در خدمت صادقانه در معاونت اطلاعات بود که هجدهم آذر ماه سال ۱۳۶۶ در سردشت به فیض شهادت نایل می گردد.

در سال ۱۳۳۹ در چورس از روستاهای بزرگ و باصفای بخش قره ضیاالدین از توابع شهرستان خوی در خانواده ای متدین و مؤمن کودکی متولد شد که نامش را قنبر گذاردند ، که شیفته و پاکباز مولی الموحدین شد و همین زینت بخش حیات پرثمرش شد.

تغذیه اش شیر آغشته به گریه عاشورای حسینی مادر بود، که زهرا صفت و حسین وارش کرده بود.

در آغوش مادری عفیف و پاکدامن و معتقد پرورش یافت و بزرگ شد. در آغوش مادری زینب گونه که با تقلید از امام خمینی (ره) در کلیه جریانات سیاسی و انقلابی حاکم بر جامعه اسلامی شرکت می نمود.

تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در همان روستا گذراند و تحصیلات دبیرستانی را در شهرستان خوی در دبیرستان های سنایی سابق و بهمن(شریعتی) ادامه داد.

در سال ۶۰-۵۹ موفق به اخذ دیپلم گردید و بلافاصله در اوج حملات دشمن در جنگ تحمیلی وارد سپاه شد.

قبل از پیروزی انقلاب شکوهمند همگام با دوستان و مردم پاک باایمان و پاک دل در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت داشت، چرا که او با تمام وجود به انقلاب و آرمان و اهداف مقدس عشق می ورزید و همین علاقه به انقلاب بود که باعث شد بعد از اخذ دیپلم به شغل مقدس پاسداری روی آورد.

اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و عشق او به امام و رهبرش قابل توصیف و تعریف نیست، به خاطر همین علایق درونی بود که وارد سپاه شد تا از اهداف اسلامی و آبرو و ناموس مسلمین و فرمان امام حمایت کند.

داوطلبانه به جبهه مریوان رفت و در عملیات مهم و با شکوه محمدرسول ا…(ص) شرکت جست ولی روح تشنه این سردار دلاور را چنین چشمه هایی سیراب نمی کرد.

او مشتاق دریا بود تا در خنکای امواجش تن به صخره ها بکوبد. دوباره داوطلبانه خدمت در مهاباد را برگزید و مدت یکسال (در سال۱۳۶۱) در مهاباد خدمت کرد و در اکثر عملیات های داخلی و پاکسازی ها حضور فعال یافت. در همین اوان دوره مربیگری را به پایان رسانید و در پادگان های حر، مالک اشتر و قدس و … به آموزش پرداخت.

تکاپو و خستگی ناپذیری این سردار شجاع و دلیر به این فعالیت ها منتهی نشد، مدتی معاونت گردان جندا… پیرانشهر را به عهده داشت و در عملیات های متعددی در آن سامان شرکت کرد و جان نثاری ها و جانبازی ها نشان داد .

مدتی بعد مشغول آموزش پادگان های قدس و شهید کاظمی سپاه شد.

او فرمانده و سرداری مدبر بود و استعدادهای خویش را در زمینه های مختلف نشان داده بود.

معاونت گردان جندا… سپاه ارومیه مسؤولیت دیگر بود که به عهده وی گذاشتند ، در این مسؤولیت نیز در عملیات های مختلف شرکت نمود و توان خویش را در راه اعتلای کلمه ا… به نمایش گذاشت.

دارای استعدادی شگرف و در جستجوی بیکران عشق بود، چرا که روح بزرگوارش در قفس تن نمی گنجید.

در آزمونهای خلبانی و ا.ط سپاه شرکت کرد و از هر دو با سرافرازی قبول شد، اما دوره ا.ط سپاه را برگزید.

بعد از مدتی آموزش و تحصیل به عنوان معاون گردان اطلاعات و عملیات قرارگاه مقدم حمزه در سردشت مشغول به فعالیت شد .

شهید جعفر پور آخرین توانایی هایش را نیز در خدمت صادقانه برای امت اسلامی در معاونت اطلاعات و عملیات قرارگاه یکم حمزه سیدالشهداء(ع) در منطقه غرب گذرانید.

شجاعت و ایمان و اخلاق و ایثار و فعالیت شهید سرمشق و زبانزد خانواده و دوستان و همسنگران بوده است. سرانجام بعد از فعالیتها و شرکت در عملیاتهای مختلف و نمایش جانبازیها و فداکاریهای بسیار در هجدهم آذر ماه سال ۱۳۶۶ در حین ماموریت در سانحه رانندگی در سردشت به فیض شهادت نایل گشت و در محضر جانان سکنی گزید و حیات جاودان یافت.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

وصیت نامه

:بسم الله الرحمن الرحیــــــــــم
(((من المومنین رجال صدقواماعاهدواالله علیه فمنهم من قضى نحبه ومنهم من ینتظرومابدلواتبدیـلا)))
پس ازدرودوسلام برهبرانقلاب یگانه پرچمدارخونین وپرتوان اسلام وبنیانگذارجمهورى اسلامى وتنهامرجع جهان وامیرمستضعفان ونورخداامام خمینى ازبراى این مرد خدایى طول عمر باعزت وشرافت وکرامت وبزرگى درتمام دعاونمازهاى خودخواهانیم وسلام بررزمندگان اسلام درتمامى جبهه هاى حق علیه باطل وهمیشه ازبراى خدابراى آنهاپیروزى وظفربردشمنان خواهانیم میخواهیم امروز ازشهیدان کربلا سخن بگوییم میخواهم سخنى ازعاشوراى حسینى که درتاریخ براى هرفرد مسلمان رسم ودرس شهادت راآموخت بگویم حسینى که باخون خود
ویاران باوفایش درتاریخ جهان ستمگران وستمکاران ویزید وآل یزیدرارسواکرد حسینى که باخون خودوفرزندانش جباران زمان راکه دردشت سرخ کربلامیخواستنداسلام راازبین ببرندبراى جهانیان شناسانید که اسلام عاشقانى داردکه نخواهندگذاشت که بدست اینهاپوسیده گردد. حسین درآن دشت به مردم ناآگاه فهمانید که یزیدبراى ازبین بردن اسلام چقدرکوشامیباشد ومردم بعدازشهادت عزیززهرا. امام خودفهمیدندکه چه کس راکشته اندواین زینب بودکه رسالتش پیام شهدارابگوش مردم رسانید وازآنجابگویم که اماممان درمیدان جنگ وقتى
صداى (هل من ناصرینصرنى )سرمیدادوکسى نبودکه جوابش رابدهدوتنهامانده بودوماعاشق اسلامیم وخونمان رازیردرخت اسلام که اصلش و
ریشه اش‌ازولایت‌فقیه‌وتوحیداست ریختیم ومردم ماچنان خون میدهند که بعدازچهارده قرن که درجامعه درخت امامت خشک شده رادوباره
زنده کردند واین ولایت فقیه بودکه ابرقدرتهارادرهم کوبید ودربرابرستمگران وستم پیشه گان همچون کوهى استوارایستادواینان بدانند که
تاروحانیت هست نمى توانند مردم مارابفریبندچنانکه حضرت محمد(ص)مى فرماید : همه امت مرا نمى توان درآن واحد فریب داداگرتوانسته اندتوطئه هاى خودراعمل کنند بمدت کم میتوانند این کاررابکنند ولى بعد ازاین مدت امت مان بیدارخواهندشدوگوراین منافقان رابادست خودشان خواهند کند واین منافقان بدانند که تاروحانیت راازملت نگیرند نمى تواننداین ملت رابه این ابرقدرتهاوابسته کنندومنافقان این را
بدانند که ماازتروروشهادت باکى نداریم وشهادت براى ما همچون تشنه اى که درشب تاریک دنبال چشمه اى بگردد وناگهان به چشمه مى رسد تشنه شهادت هستیم وآرزوى دیرینه ماست وشهادت براى ما سعادت است ومکتب ما شهادت را یک پیروزى بزرگ مى داند واماممان
فرمودند که مکتبى که شهادت دارد اسارت ندارد وماباشهید شدن خداى خودرا ملاقات مى کنیم واما پدرومادروخانواده ام بعدازشهادت
من زیادگریه نکنید که دشمنان خدا ازگریه شما شادمیشوند وچنان بایستید که که ازشما درحیرت باشندوگریه را براى شهداى کربلا بکنید وشما باید شادباشید که قربانى شمادردرگاه خداوندمتعال قبول شده است چنانکه حضرت ابراهیم وقتى قربانیش درپیشگاه خدا قبول بــه
سجده افتادکه اى خدا سجده میکنم تراکه قربانى مراقبول کردى ونیز آن وقتى که هابیل فرزند آدم قربانیش ازطرف خداوندمنان قبول شد
سجده کرد پس برخداى خود سجده کنید که خداوند عزیزترین چیزى راازشما قبول کرد وبراى شما صبروبردبارى ازخداوندخواهانم این صبرشما براى رضاى خداباشد چون قربانى شما براى خدابوده است وشما امانتى راکه خداوند درپیش شما به ودیعه گذاشته بود شادباشید که آنرا با
بهترین وجه تحویل خدادادید وبرروى قبرمن کلمه ناکام راننویسید زیراکامى بهترازاین نمى توانم بیابم ومن به معشوق خودرسیده ام وهیچ معشوقى بهترازخدانیست وقبرمراهرجاکه خواستید بکنید ونمازمراحجت الاسلام قراجه اى بخواند برادران همرزمم شما هم عروسى کنید من
عروسى کردم بااسلحه خود وسنگر حجله گاه من بود وصداى رگبارومسلسلها براى من نقل ونبات وصداى خمپاره هابرمن هیاهوى مردم بود
خواهران وبردرانم درخدمت اسلام وقرآن باشید وهمیشه باروحانیت باشید ودرتشییع جنازه من هرکه مقلد امام نیست شرکت نکنند وهمیشه به یادخدابوده وزیادمطالعه نمایید ودعاهارا بخوانید ودعاى کمیل ودعاى سه شنبه رازیادبخوانید چون دعاقلب آدمى راآرامش مى دهدوحس مقام پرستى را ازیادببرید براى خدافکر کنید وهرگاه آن احساس برایتان دست داد به مزارشهیدان بروید وببینید که چه کسانى زیرخاک خوابیده اند وچه‌کسانى که قبلا ریاست داشتند وچه هاکه نکرده اند کجایند حس مقام پرستى راازیادببرید که دنیا هیچى نیست واى برادران من نگذارید که سپاه این نورچشم امام ازدرون پوسیده شودبه یکدیگر مهربان باشید والسلام علیکم ورحمه ا…

بتاریـــــخ ۲۱/۰۹/۱۳۶۶-قنـــــــبر جعــفــرپـــور

مطالب مرتبط ...

پربیننده ها ...