خوشرو و شوخ طبع بود

برخورد ایشان با اطرافیان بسیار حسنه بود. با مسؤولین لشکری و کشوری برخوردی مسؤولانه داشتند. با سربازان و زیردستان خود بسیار روابط حسنه ای داشتند و هیچگاه بدون دلیل سربازان را مورد توبیخ قرار نمی داد. در نماز جمعه و در مسجد و مزار شهدا همیشه دیگران اطراف وی جمع می شدند و مسائل خود …

ویژگی های شاخص شهید حمید آذین پور

ویژگی‌های شاخص از جمله ویژگی‌های بارز شهید آذین پور، قدرت بالای برنامه‌ریزی و سیستم سازی‌اش بود، به طوری که اگر جایی نیاز به برنامه یا سیستم می‌داشت، با استفاده از این خصوصیت، برنامه مناسبی برای آن طراحی می‌کرد… یکی از دیگر خصوصیات این شهید گرانقدر، ادب و تواضع بالا و دیگری قلم رسا و شیوای …

پایداری نظام جمهوری اسلامی

بزرگترین آرزوی ایشان پایداری نظام جمهوری اسلامی و تداوم اهداف حضرت امام و نابودی گروه ها و احزاب مخالف انقلاب بود. همیشه دعا می کرد تا انقلاب برای همیشه تداوم یابد و اخوت و برادری و صلح بین نیروهای ارتش و سپاه و اقشار مختلف جامعه ایجاد و قوت یابد

عشق به حضرت امام (ره)

عشق به حضرت امام(ره) یکی از اندیشه‌ها و عقاید جالبش نگرش او به حضرت امام(ره) بود. او علاقه وافری به امام داشت. شخصیت امام(ره) را یک الگوی کامل برای خود می‌دانست و تفکرات امام(ره) را به خصوص در مورد مردم عملی می‌کرد. حمید اعتقاد واقعی به این جمله شهید بروجردی داشت که: «در کردستان ما …

می خواهم با لباس روحانیت شهید شوم

مهربانی و شجاعت ایشان بسیار بارز بود و به نظر من، وجود و تحقق این دو خصوصیت در شخصیت و وجود یک انسان کافی است تا او را به مرحله تقدس برساند. ایشان با پرسنل و همکاران بنده بسیار مهربان بودند و همچنین با خانواده خویش نیز بسیار مهربان بودند و علاقه فوق العاده ای …

شهید حمید آذین پور و شهید احمد کاظمی

شهید آذین پور و شهید احمد کاظمی از مقاطع مهم زندگی حمید آذین پور زمانی است که احمد کاظمی به حکم مقام معظم رهبری به فرماندهی قرارگاه حمزه(ع) منصوب شد. به جرأت می‌توان گفت نقشی که حمید در این دوره ایفا کرد، هم از جهت حساسیت جایگاه و هم خدماتی که می‌توانست به فرمانده وقت …

سخنان همسر شهید مهدی امینی

سخنان همسر شهید « مهدی امینی » من در شگفت بودم که چگونه در این رابطه سخن بگویم ناگاه این حدیثی از امام امیر المؤمنین (ع) به یاری ام شتافت و بر من هشدار داد که تمام شهداء همین خواسته را از خدا داشته اند و همه آنها افتخار و عزتشان بندگی برای خدا و …

خاطره ای از شهید حسین بایزیدی

روزی شهید بایزیدی به اتفاق شهید علی رشیدی در منزل یکی از اهالی روستای سارتکه مهمان بودند. دشمنان انقلاب که دائماً در تعقیب آنان بودند، از این جریان باخبر می شوند و فرصت را غنیمت شمرده و با نیروهای زیاد منزل را در محاصره خود قرار داده و با سلاح های سبک و سنگین آن …

شهید ملامحمد عظیمی به روایت شاگردش

بسم ا… الرحمن الرحیم عشق را با هم روایت می کنیم یاد یاران را حکایت می کنیم آن روزها همه روزه بودند. کودک، پیر و جوان همه به مسجد جامع شهر می رفتند و از کلام و سخنان پرفیض امام جمعه شهر کسب فیض می کردند. صدای ماموستا، ماموستای بچه ها، فضای مسجد جامع را …

روایتی از شجاعت شهید

خاطرم هست شهید «دانشیان»، قصد عزیمت به مکه معظم را داشتند که من و شهید حسنی جهت بدرقه ایشان به تهران رفتیم. بعد از بدرقه ایشان، در راه بازگشت وقتی که به مراغه رسیدیم، ایشان به من گفت: به مناطق عملیاتی برویم. ما نیز به جای بازگشت به ارومیه به مناطق عملیاتی در پیرانشهر رفتیم. …